چندی پیش مجله فوربس قطر را ثروتمندترین کشور و با بالاترین درآمد سرانه در جهان معرفی کرد: جمعیت ٢/٦٠٠ هزار نفر،  شهروند قطری ٣١٣٠٠٠،  ٢٣٠٠٠٠٠ تبعه خارجی.  جمعیت زنان نیز به دلیل کارگران مرد ٢٥ درصد جمعیت کل است و این در سطح شهر مشهود است.

چندی پیش به بهانه شرکت در نمایشگاه پروژه قطر فرصتی پیش آمد تا از این کشور برای اولین بار دیدن کرده و تحقیقات بازار صادراتی این کشور را از نزدیک مورد بررسی قرار دهم.

رشد پنج برابری تعاملات در سال های اخیر بعد از تحریم عربستان از ۶۰ میلیون به عدد ۲۵۰ میلیون،  ایا این سهم برای ایران کافی است؟

مزیت رقابتی: نزدیکی جغرافیایی در قیمت تمام شده،  ما را نسبت به سایر رقبا جلو می اندازد.

اخیرا قطر نیز مانند دیگر کشورها تحت فشارهای بین المللی برای محدود کردن تجارت با ایران قرار دارد، اما میل هر دو کشور به افزایش میزان مبادلات است. سرمایه گذاری مشترک راه های گسترش مبادلات تجاری است.

بازار قطر شدیدا بازاری است کیفی و شدیدا غربگرا.  برای ورود به این بازار باید برندگرا و حرفه ای بود. نگاه پروژه ای داشتن به قطر نمی تواند چاره ساز صادرات با قطر باشد. باید حرفه ای عمل کنیم و توان تامین مستمر محصولات با کیفیت را داشته باشیم.

جنس این بازار با عراق متفاوت است. بسته به نوع کالا نیازمند استانداردهای روز جهانی است. برای ورود به این بازار ثبت شرکت با شریک قطری است و یا اینکه شما تامین کننده یک شرکت موجود شوید.

اینکه برخی می گویند قطر به خاطر دغدغه جام جهانی است که با ایران ارتباطش را قطع نمی کند، سخن نادرستی است؛ چراکه قطر بازاری است کوچک از لحاظ وزنی در سال گذشته ۱.۳۸ درصد، از لحاظ ۶۴ درصد از کل صادرات ایران را به خود اختصاص داده بود که از این حیث در رتبه ۲۰ قرار می گیرد. جام جهانی برای قطر به منزله سکوی پرتاب در مسیر رشد و پیشرفت است. حجم زیاد ساخت و سازها و ایجاد زیرساخت های مناسب و شهرهای جدید همه گواه این موضوع است.

جدی نگرفتن این بازار کوچک نیز در اعمال و رفتار اتاق بازرگانی ایران و اتاق مشترک تازه تاسیس قطر نیز مشهود است. هیات تجاری که قرار بود به دوحه برود، برای بار دوم کنسل شد. در نظر بگیرید فعالان اقتصادی با شرکای قطری خود هماهنگی و وعده دیدار مقرر کرده و باید برای بار دوم آن را کنسل کنند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

* عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران