عوامل اثر گذار متعددي را ميتوان بر شمرد بر كارآفريني زنان ؛
در نظريه هاي جامعه شناسي ،شاهد تاثير ساختارهاي اجتماعي در دسترسي زنان به فرصتهاي #كارآفريني هستيم
محدوديت هاي حوزه روانشناسي؛كمبود انگيزه و يا عدم ريسك پذيري
حوزه اجتماعي؛كمبود ارتباطات اجتماعي،تسلط مردان و همراه نبودن با هنجارهاي اجتماعي
حوزه فني ؛كمبود ايده هايي در مورد طرح ،كمبود مهارت
حوزه اقتصادي؛ عدم حمايت از سوي خانواده
به دليل اين مشكلات #توسعه كارآفريني در ميان زنان رضايت بخش نيست
١-كمبود اعتماد به نفس ؛كه تا حدي بخاطر محيط فرهنگي است اين امر به دلايل ترديد خانواده به منظور ايجاد منابع مالي براي ايجاد كسب و كارهاي مخاطره پذير است .
٢-جامعه مرد سالار ؛مهم ترين مانع توانمند سازي #بانوان ميتوان گفت مرد سالاري است باورها و و نگرشهاي فرهنگي و اجتماعي مانع از شكوفايي زنان به عنوان كارآفرين ميشود .هنوز در جامعه اسلامي ما فرزند پسر به دختر ترجيح داده ميشود و متاسفانه هنوز زنان به عنوان موجوداتي منفعل ضعيف و خانه دار و داراي ظرفيت كمتر نسبت به مردان در نظر گرفته ميشود
٣-ظرفيت اندك براي ريسك پذيري ؛بدليل محدود شدن زنان به چهار ديواري خانه از قابليت ريسك پذيري آنها براي مديريت كسب و كارشان ميكاهد
٤-تشويق نشدن از سوي خانواده
٥-تبعيض در اموزش و پرورش ؛از زمان كودكي تصور ميشود كه نميتوانند مستقل باشند و تشويق به راه اندازي كسب و كار نميشوند نگرش هاي محافظه كارانه اعضاي خانواده زنان را ضعيف بار مياورد
٦-تعارض نقش؛ #كارآفرينان_زن به دليل تعارض نقش هايي كه به صورت #مادر ،#همسر و غيره دارند رنج ميبرند .مديريت همزمان مسيوليت كاري و خانوادگي از جمله عوامل مؤثر است
٧- كمبود آموزش ؛ من قايلم كه اموزش مانند شاه كليد ميباشد در اين مورد هم مانع شغلي #زنان كمبود اموزش است در كشوري مثل زيمباوه اما در كشور ما آمار قبولي دانشگاهي زنان بيشتر است اما منجر به كارآفريني نميشود يعني اموزش ما در جهت خوبي قرار ندارد
8- مشكل دستيابي به منابع مالي؛
اگر چه در بانكهاو موسسات تفكيك جنسيتي قايل نشده براي متقاضيان وام اما مهمترين عامل پيش روي زنان دشواري در دسترسي به سرمايه فيزيكي ،انساني و اجتماعي است
٩ _پويايي كمتر؛ كه دليل آن را نيز ميتوان فرهنگي و اجتماعي دانست و مسئوليتهاي دوگانه زنان به دليل عدم تطابق با ايجاد كسب و كار موفق پويايي انها را محدود ميكند
اينها همه نسبي بوده و نسبت به بافت كشورها متغير بوده مثلا در آفريقاي جنوبي اعتقاد به مردسالاري و باور به خانه داري و مراقبت از كودكان مانع است و يا فيليپين زنان از داشتن سمت هاي مديريتي سطح بالا محدود ميشوند
شايد تجربه شما اگر به اشتراك بگذاريد نيز در اين گفتگو راهگشا باشد
سعيد اشتياقي